چند روز پیش یکی از همکاران داشت درباره یکی از دانشجویانش صحبت میکرد که برادر هم داماد فلانی است که چند وقت پیشتر به جرماختلال در نظام مالی کشور (اختلاص) دستگیر شده است و ... ایشان هر روز با یک ماشین , ...ادامه مطلب
حدود دو هفته است که با توجه به حجم زیاد کارهایم، فوتبال را دنبال نکردم. بهترین هفتههای لیگ برتر انگلیس را از دست دادم. بهجز چند بازی ایران، هیچکدام از بازیهای جام ملتهای آسیا را ندیدم و ... کلاً, ...ادامه مطلب
امروز سرحال نبودم و از غروب دلم گرفته است، مثل همیشه دلیل این دلتنگی، مثل دلیل طلوع و غروب برام نامعلومه! شاید هم معلوم و ... تنها چیزی که برای آروم شدن به ذهنم می رسه نوشتن است! صفحه ای باز می کنم, ...ادامه مطلب
خیلی وقتها اونقدر در جزئیات، چالشها و تکرار و مکررات زندگی درگیر هستیم که متوجه نمیشیم چیزی در حال تغییر است و ... اینکه خانههای دوطبقه تبدیل به آپارتمانهای چندطبقه میشن رویه عادی در تغییر سیمای , ...ادامه مطلب
در حکایت آوردهاند: «از دهکدهای مرتباً دزدی میشد تا اینکه روزی رد پایی از دزد بهجا ماند! رد پایی که شبیه چکمههای کدخدا بود! ﻫﺮﮐﺴﯽ ﺑﻪ ﻃﺮﯾﻘﯽ ﻭﺍﻗﻌﯿﺖ ﺭﺍ ﺗﻮﺟﯿﻪ میکرد؛ ﯾﮑﯽ میگفت: ﺩﺯﺩ، چکمههای ﮐﺪﺧﺪﺍ ﺭ, ...ادامه مطلب
سایه جان بارها بهم گفتی؛ آدم جنگیدن بهخصوص برای اونی نباش که ثابت کرده ارزش این جنگ، وقت، نیرو و زخمی شدنِ تو را نداره و ... بذار کسی که از صمیمِ قلب و با تمام وجود دوستت داره و تو را به حقیقت همونطور که هستی و فقط به خاطر خودت میخواد برای رسیدن به تو بجنگه و ... اما با این باور که در دنيا به تعداد آدمهای خوب، آدمهای بد نيز وجود دارد و اگر اعتماد کردن خوب است، احتمال سوءاستفاده هم وجود دارد و ... هنوز من راحت اعتماد میکنم و ... این اعتماد باعث میشه احساس کنم جلو آینهای نشستم و در آن تکرار میشم... اول با چند جمله عادی و بیخطر؛ از هوا، از کار، از بیکاری بعد یکباره قدم در مسیرِ غمها ,فراق,یار،,بیقراری,عین,صبر,است ...ادامه مطلب
رنجشی نیست آدمها همینند خوبند ولی فراموش کار میآیند می مانند می روند مثل مسافران کاروان سرا مثل ازدحام بی انتهایِ یک خیابانکسی برایِ بودن نیامده ... نمیآید #نیکی_فیروز_کوهی, ...ادامه مطلب
اگر کسی چیزی را که در شرف رسیدن به آن باشد از دست بدهد، در نهایت می آموزد که هیچ چیز به او تعلق ندارد و اگر هیچ چیز به من تعلق ندارد، پس نباید اوقاتم را صرف محافظت از چیزهایی کنم که مال من نیست. بهتر است به گونه ای زندگی کنم که انگار همین امروز، نخسین یا آخرین روز زندگی من است ... "پائولو کوئلیو",بنشین بر لب جوی وگذر عمر ببین,بنشین بر لب جوی و گذر عمر,بنشین بر لب جوی وگذر عمر ببین حافظ,بنشین بر لب جوی و گذر عمر بین,معنی بنشین بر لب جوی وگذر عمر ببین,بنشین لب جوی وگذر عمر ببین,شعر بنشین بر لب جوی گذر عمر ببین ...ادامه مطلب
احساس خفگی خاصی دارم! پنجره اتاق را باز میکنم و به دوردستها خیره میشوم، همینطور که در دوردستها دنبال چیزی هستم زندگیام از جلو چشمم میگذرد، بهطورکلی زندگیای یکنواخت، بدون فراز و نشیب و عادی دارم و ... پنجره را میبندم و پشت میزتحریرم مینشینم و چشمانم را میبندم به وضعیت کنونیم فکر میکنم، بله! من در نوسانات احساسی در حال غرق شدنم؛ گاهی پرانرژی و اجتماعی و خیلی وقتها کم انرژی و منزوی هستم و ... شاید این امری طبیعی باشد، که احتمالاً هست ... تنها یک دلیل برای غم در ذهنم وجود دارد و آن دلتنگی است! دلتنگی نسبت به هر چیزی ... درست است که دل,درمان غم عشق ...ادامه مطلب
از تمدنهای باستانی ایران بهجز تخت جمشید، چندین منطقه باستانی و معدودی ساختمان بر فراز کوهها چیزی باقی نمانده است! نگاه به ترجمههای کتیبههایی که از پیش از اسلام باقیمانده است و منشور کوروش گویای این واقعیت است که تفکر جای خاصی در این کشور داشته است و ... برای دیدن نقش ایدئولوژی در نابودی پیشینه تاریخی این کشور نیازی نیست کتاب 23 سال را بخوانیم و حملات اعراب به ایران را مرور کنیم، چراکه اکنون در عصر دانش و اطلاعات نیز سربازان ایدئولوژی برای تخریب پیشینه تاریخی سرزمینهایی که درصدد سلطه بر آنها هستند کم نمیگذارند و ... اما فقط از بین بردن پا, ...ادامه مطلب