زمانی دوستان وبلاگی زیادی داشتتم و هرچند وقت یکی وبلاگش را حذف میکرد و میرفت و این رفتار آنها در من سؤالی بیپاسخ ایجاد میکرد که چرا ... چرا باید نوشتهای و خاطرهای را از بین برد ... چرا ... اما این روزها که بیشتر توی نوشته هام دنبال خودم و تکههای وجودم میگردم و وقت زیادی صرف خواندن آنها میکنم، میفهمم چرا این کار میکردند ... بله میفهمم ... و با خودم میگم بهزاد تو هیچچیز نمی دونی ... این روزها هر خط و هر جملهای که می خونم تیغی است بر قلب من و دردی در وجودم شکل میدهد که حتی خواب هم از چشم هام ربوده است و ... اکثر نوشته ها را وقتی مینوشتم یا احساسی نداشتم یا فواره احساساتم سرو را به مبارزه میطلبید و ... اما الآن احساس میکنم شکست خوردهام ... شاید وقتی حرف از شکست پیش میآید باید کسی دشمن باشد و ... اما نه صحبت از کسی نیست و ... احساس میکنم کلمه ابد، گنجشک وجودم را محصور خودش کرده است و ... کاغذ سفیدی برمیدارم و سعی میکنم کلماتی که در ذهنم هست را روی کاغذ بنویسم ... اما کلمهای حاضر به فرار از زندان ذهنم نیست! بالاخره کلمهای از جویی که زندگی در آن جریان دارد میپرد و پشت سر آن کلمات دیگر قطاری میشوند که مغزم سوت میکشد... پیشرفت ...ضعف ... مینیاتور ... پوچی ... دوست داشتن ... مسافرت ... شعر ... سنت ... هدف ... فرصت ... سوسول ... دانشگاه ... آرزو ... زندگی ... نوشتن ... حذف ... برنامه ... تهدید ... پروژه ... امید ... شادی ... لذت ... پاک کردن ... خواندن ... رسالت ... دشمن ... مقاله ... افسردگی ... سردرگمی ... شیرین کردن ... سینما ... قوت ... اشک ... نماز ... وابستگی ... عشق ... آن دیگری ... فرانک ... حسن ... مرگ ... الهام ... بالشت ... کنفرانس ... ارتباط ... مریم ... نگاه ... هنر ... اخلاق ... جهانی ... آذر ... دانشجو ... استاد ... کمبود ... دبستان ... کار ... پول ... تلاش ... کسری ... تنهایی ... حساس ... احساس ... بداخلاق ... درونگرا ... دلارام ... سرباز ... رادین ... دخترهام ... شوخ ... اعتماد ... کنکور ... اعتقاد ... رعیتی ... بورس ... شنل قرمزی ... کبریت ... چشم ... آتش ... پوچی ... تدریس ... راهنمایی ... رفتن ... دنیای مجازی ... فیلم کودک ... تئاتر ... کاردستی ... عروسک باران ... بازی ... خانواده ... تلگرام ... معلم ... ناز ... لوس ... اگر حس و حال دو سه سال پیش بود الآن همه این کلمات در قالب یک متن مفهومی داشت اما گویا بهتر است مفاهیم در سهنقطهها محو شود شاید خودم هم فراموش کنم این کلمات یعنی چه و ...
تاراج نامه: درد دلی با سایه ام...
ما را در سایت تاراج نامه: درد دلی با سایه ام دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : epandarid بازدید : 162 تاريخ : چهارشنبه 1 دی 1395 ساعت: 3:55