از سفر واداشت ما را توشه سنگین ما ...

همیشه موقع برگشتن از شهرستان یکی از دغدغه هام اینه که چطور چیزهای که خانواده میخوان بهم بدهند را همراه خودم نیارم و بارسبکتری داشته باشم و ... البته همیشه از اینکه چیزی اضافی همراهم یا دور و برم داشته باشم بیزار بودم و این باعث میشه فقط چیزهایی که فکر میکنم تهران با این کیفیت در دسترسم نباشه مثل؛ کشک محلی، توت خشکه، مغز بادوم، گردو، شیرینی یزدی، قرمه، ماستینه و ... را بردارم و بهشون بفهمونم که وسط بیابون زندگی نمیکنم و توی پایتخت زندگی میکنم و هر چی اراده کنم پیدا میشه و خدا را شکر پولش هم هست و میخرم و ... یکی از چیزهایی که نه من که همه همشهریهام هر جا میرن همراه خودشون میبرن نون خشک محلی است و ... نه تنها سفر بدون نون خشک سفر نیست که همیشه توی خونه هامون یک بسته ازش پیدا میشه و... مادرم هر وقت نون میپخت حتما تنور آخرش را نون خشک میزد و این باعش میشد همیشه ما یک خمره پر از نون خشک توی خونه داشته باشیم و توجیهش این بود که اگر برف و بارون بیاد نمیتونم نون بپزم و نون برکت سفره است و نمیشه سفره بی برکت باشه و ... شنبه صبح ساعت 6 وقتی داشتم میرفتم سرکار، صحنه ای توجه من را به خودش جلب کرد و مردی را دیدم که داره به زور چند تا طالبی را توی صندوق عقب ماشینش که پر از بسته های خوراکی مختلف است جا میده و ... معلوم بود که عازم سفر هست و داره بار و بنه سفر میزاره توی ماشینش و ... ذهنم درگیر این تصویر بود و برام سوال بود چرا ما ایرانی ها وقتی میریم سفر سعی میکنیم هر چیزی که نیاز داریم همراه خودمون ببریم و سعی نمیکنیم سبک بار سفر کنیم و ... برای کسی که از محصولات و تولیدات خودش همراهش میبره شاید این موضوع توجیه پذیر باشه اما برای کسی که در همه جا مصرف کننده است و باید مایحتاجش بخره چرا باید مواد غذایی چند روز سفرش را بریزه توی ماشین و نه تنها بارش را سنگین کنه که برای خودش خطر ایجاد کنه و.... ذهنم درگیر این مسائل بود که این جمله کهنه سرباز بین بحثش با همکارم درباره شرایط کشور «ما امنیت داریم و  بهترین چیزه و باید خدا را شکر کنیم که اگر دلار و سکه گرونه و ... اما هنوز امنیت داریم و...» رشته افکارم را پاره کرد و ... ماهیت کمدی گونه این جمله باعث شد خنده ای بر روی لبم نقش ببنده و توی دلم بگم دلت خوشه کدوم امنیت و ... از سوی دیگه همین کلید واژه افکار پراکنده ذهنم را سامان داد و تونستم به این نتیجه گیری برسم که عدم امنیت عامل چنین رفتارهایی است و ... امنیت فقط شلیک نشدن گلوله و عدم وجود درگیری مسلحانه و ... نیست! امنیت در حوزه های مختلف معنی پیدا میکند و امنیت برای یک مسافر صرفا به معنی وجود راه ها و وسایل نقلیه امن (که متاسفانه اینم نداریم) نیست بلکه عدم امنیت این ذهنیت را در من ایجاد میکنه که مواد و کالاهای مورد نیازم را نتونم در زمان و به قیمت مناسب به دست بیارم و این باعث میشه به جای اینکه به فکر چگونه از سفرم  بیشتر و بهتر لذت ببرم باشم به فکر جمع کردن آذوقه برای چند روز سفر باشم و ...