می خواهم به رویا کوچ کنم، جایی که رسیدن به تو محال نیست ...

ساخت وبلاگ

سایه عزیز این روزها اگر کلمات بین من و تو پل نمی زنند و زنجیرهای سکوت را پاره نمی کنند بدین معنی نیست که چیزی برای گفتن وجود ندارد و یا من از تو روی گرداندم و ... نمی دانم وجود من به تو گره خورده است یا بودن تو به من؟ اما حقیقت این است که تا نور نباشد نه تو شکل می گیری و نه من می توانم خودم را در تو ببینم و ... حتی در تاریک ترین لحظات هم نور وجود دارد، نوری که باید در عمق وجودمان دنبالش بگردیم، نوری که امید است و ما را امیدوار نگه می دارد و... مهربانم شاید به من خرده بگیری که دنیای من دنیای نمادها، مثالها و استعاره ها است و همیشه برای هر چیز همزادی قرار داده ام و ... شاید شکایت کنی که هدف تو نیستی و تو را برای نوری می خواهم که تو را می آفریند و ... برای من برخی واقعیات بر اساس نماد آن تعریف پذیر است و ... مثلا برای من چهارشنبه آخر سال نمادی از آخرین دیداری است که محقق نشد و یک واقعیت را محو کرد و... اردیبهشت نماد واقعیت وجود خداوندی است که با خیال سرزمین وحی شکل گرفت و... سایه جان! نور، من و تو نیز نماد، خیال و واقعیتی هستیم که هر لحظه جایمان عوض می شود و همدیگر را باز می آفرینیم ... این کلمات و جملات منطق، روح و احساس خاصی ندارد پس در آنها دنبال چیزی نباید بود چرا که تفسیر آنها سخت است اما تو معنی سکوت من را خوب میفهمی و این برای من کافی است ...

تاراج نامه: درد دلی با سایه ام...
ما را در سایت تاراج نامه: درد دلی با سایه ام دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : epandarid بازدید : 190 تاريخ : دوشنبه 8 ارديبهشت 1399 ساعت: 8:50